
بسم الله الرحمن الرحیم
بیش از یک سال از مرگ اکبر هاشمی رفسنجانی می گذرد ، اگر در پیام هایی شخصیت های مختلف مخصوصا کسانی که در سر سفره آقای هاشمی رشد کرده بودند ، (از شیشلیک خور و آبگوشت بز باش خور تا ریزه خور سفره پر برکت ایشون که بحمدالله هر کدوم صاحب یه فیش نجومی هستن ) نگاهی بیاندازیم توصیف هایی را خواهیم دید که در حق کمتر پیامبر و وصی پیامبری این توصیفات شده است .
اما بیشترین تشابه سازی که توسط وابستگان سببی و نسبی ایشان شد تشبیه آقای هاشمی به امیر کبیر و گاها تشبیه امیر کبیر به آقای هاشمی .
برخی گفتن که آقای هاشمی امیرکبیر زمان بود و عده ای گفتند امیر کبیر هاشمی زمان خود بود !
از جمله دختر خلف ایشان ، سرکار خانم فائزه هاشمی که در مصاحبه ای ادعا کردند آهای هاشمی بزرگتر از امیرکبیر هستند و خدماتی که آقای هاشمی به ایران کردند را امیرکبیر نکرد !
حال جا دارد مقایسه ای بین اقدامات آقای هاشمی امیر کبیر انجام دهیم .
ابتدا تذکر یک نکته لازم به نظر میرسد و آن هم اینکه هاشمی یک شخص تنها نیست ، هاشمی رفسنجانی یک جریان فکری است و در این مطلب نیز میخواهیم خانواده هاشمی و اقدامات ایشان را که زیر سایه و چتر حمایتی هاشمی رفسنجانی انجام شده است را بررسی کرده و با اقدامات امیر کبیر مقایسه کنیم .
امیر کبیر دار الفنون را تاسیس کرد ، در دارالفنون اصول علمی جدید و دانشهای مهندسی، پزشکی و فنون به جوانان آموزش داده میشد و بسیاری از معلمهای آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. آقای هاشمی نیز دانشگاه آزاد اسلامی را تاسیس کردند .
امیر کبیر روزنامه وقایع اتفاقیه را تاسیس کرد ، در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصبها، اعطای مقامها، نشانها و امتیازات چاپ میشد. در برخی شمارهها نیز اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ میرسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپاییبه چاپ میرسید.
آقای هاشمی هرچند خود روزنامه ای را تاسیس نکرد اما چنین روزنامه همواره چنان اخبار خانواده هاشمی نظرات افکار ایشان را منتشر می کنند که گویا آلبوم خانوادگی خاندان هاشمی یا خبرنامه این خاندان هستند.
البته سرکار خانم فائزه هاشمی روزنامه ” زن ” را تاسیس کرد . کل فعالیت این روزنامه چند ماه بود که در این یک مدت زمان اندک کارنامه درخشانی داشت . روزنامه زن روزنامهای دارای مشی فمینیستی و اصلاحطلب بود که توسط “فائزه هاشمی رفسنجانی” و با سردبیری “ابراهیم نبوی” و سپس “مسعود بهنود” از ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ تا ۱۷ فروردین ۱۳۷۸ منتشر شد. این روزنامه به دلیل درج اخبار سیاسی، چاپ کاریکاتوری از داود احمدی مونس (آروین)پیرامون دیه زنان، حمایت از فمنیسم و انتشار پیام تبریک نوروزی فرح پهلوی ابتدا در بهمن ۱۳۷۷ به مدت دو هفته و بار دیگر در ۱۷ فروردین ۱۳۷۸ برای همیشه توقیف شد.
این روزنامه حواشی بسیاری داشت ازجمله چاپ خبر حضور سردار نقدی در درگیری نمازجمعه سال ۷۶ که منجر به شکایت سردار نقدی از فائزه هاشمی گردید و در این جریان بنا بر ادعای محمود علیزاده طباطبایی، وکیل خانواده هاشمی ، آقای هاشمی ایشان را مجبور به شهادت دروغ کرده و با قربانی کردن وکیل خانواده ، فائزه را نجات دادند ( منبع )
رسیدگی به وضع مالیه
امیرکبیر در دوران صدراعظمی خود با رشوه خواری به مبارزه برخاست. او دستور داد دریافتیهای بیحساب و مواجب بیجهتی که از دستگاههای دولتی میگرفتند؛ قطع شود. وی حقوق شاه را کاهش داد ، برخی از مستمریها را قطع کرد و برخی را کاهش داد.
از خصوصیات مهم امیر کبیر این بود که حتی از کسی هدیه هم نمیپذیرفت و به دولتیان نیز چنین دستور داد که حتی هدیه نیز از کسی نپذیرند تا کسی دستاویزی برای رشوه نداشته باشد.
آقای هاشمی نیز به تبعیت ! از امیر کبیر وضعیت مالیه و نظام مالی کشور را متحول کردند . آقای هاشمی اقتصاد سرمایه داری و لیبرالیستی را بنیان گذاری کردند و طرح تعدیل اقتصادی را اجرا کردند ، طرح تعدیل به معنای آزادسازی قیمتها بودکه حاصل این برنامه این بود که تورم به ۵۰ درصد رسید، بدهی های خارجی بشدت افزایش یافت، با افزایش نرخ ارز، بحران ارزی رخ داد. نارضایتی عمومی بشدت افزایش یافت، رانت خواری و فساد گسترش یافت، قدرت خرید کاهش و دهک های پایین تر جامعه فقیرتر شدند، واردات به شکل گسترده ای شکل گرفت، دولت حجیم تر شد . در نهایت اجرای این برنامه متوقف شد.
در همین ارتباط پرویز داودی، معاون اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی دولت هاشمی، از تئوریسینهای اقتصادی دولت سازندگی معتقد بود که اگر در فرآیند تعدیل ۱۵ درصد جمعیت کشور زیر چرخهای توسعه له شوند، اشکال ندارد؛ زیرا این هزینه توسعه است!
آقای هاشمی اهتمام ویژه ای نیز به مبارزه با فساد مالی و اختلاس داشتند . ایشان در مصاحبه ای در مورد اختلاس فرمودند : « اینقدر بحث از اختلاس و دزدی نکنید و روحیه مردم را خراب نکنید. وقتیکه ما یک سدی را میسازیم و مثلاً ده میلیارد خرج میکنیم، ممکن است از قِبَل آن، پانصد میلیون هم اختلاس شود، اما این سد برای کشور میماند و هیچکس نمیتواند از این سد اختلاس یا دزدی کند! » (بی پرده با هاشمی، مصاحبه قدرت الله رحمانی با هاشمی رفسنجانی. ص ۱۸۴)
شاید گرفتاری های آقای هاشمی و تلاش های شبانه روزی ایشان در اجرای برنامه های تعدیل اقتصادی و … اجازه نداد ایشان به خوبی وظیفه تربیت فرزندان خود را عهده دار شوند البته آن مرحوم از این مهم به کلی غافل نبود و در اوقات فراغت از جمله عاشورا و … با هلیکوپتر بیت المال بچه ها و حاج خانم را به سد لتیان می بردند و با بچه ها جت اسکی می کردند اما متاسفانه این مقداد اهتمام کافی نبود و مهدی ایشان دزد از کار در آمد و به دلیل فساد مالی و رشوه های کلان و اقدام علیه امنیت ملی و … به زندان افتادند ( البته مهدی تنها فرزند سابقه دار ایشان نیست ) .
البته آقای هاشمی نسبت به دزدی ها و خیانت های مهدی بی تفاوت نبود !
اصلاحات اجتماعی